بدون عنوان
سلام دختر مهربونم، امروز ٢٢ تیر ماه سال١٣٩٢ , ساعت ١٣:٤٥است و من دوست دارم یه وبلاگ که شایسته دختر خوب و دوست داشتنی مثل تو باشه واست درست کنم. الان من محل کارم هستم و دلم واسه دخترم یه ذره شده.دارم ثانیه شماری میکنم که هرچه زودتر بیام خونه و ببینمت.این روزا پرستارت رفته مسافرت و تو پیش خاله هات میمونی.وقتی میام که ببرمت کلی خوشحال میشی آخه عاشق بیرون رفتنی و دیگه حاضر نیستی یک لحظه هم توی خونه بمونی.معمولاً توی مسیر برگشت به خونه روی صندلیت خوابت میبره و مامانی کلی افسوس میخوره که دیگه نمیتونه باهات بازیکنه،بغلت کنه،ببوستت و کلی باهات خوش بگذرونه.دختر گلم به زودی عکس هاتم توی وبلاگت میذارم.اینو بدون که مامانی و باب...
نویسنده :
مامان
13:05